سناریو
(تا کامنتا و لایکا ی اون پست برسه گفتم حوصلتون سر نره)
لینو زود تر از همه بیدار شد و از تخت دو طبقه پایین اومد، هان هنوز خواب بود، مثل بقیه، وقتی از اتاق رفت بیرون تعجب کرد که سونگمین بیدار نشده، چون سونگمین زود تر از همه بیدار میشد، پس تصمیم گرفت صبحونه رو درست کنه و بعدش به سونگمین سر بزنه
بعد اینکه پنکیک هارو آماده کرد دونه دونه اعضا رو بیدار کرد و چون فلیکس تو تخت هیون خوابش برده بود معنیش این بود سونگمین تنهاست...وارد اتاق خوابه سونگمین و فلیکس شد که متوجه شد سونگمین رفته حموم پس در رو کیپ کرد(دوستان لای در باز بود) بعد از چند دقیقه سونگمین اومد بیرون
Sm: هیونگ چرا اینجایی؟
Lk: صبحونه آمادست
Sm: باشه الان میام
سونگمین لباساش رو از تو کشوش دراورد که لینو پرتش کرد رو تخت (نکته: تخت دو طبقست و اینا طبقه ی اولشن)
Lk: الان باید هات باشی پاپی ولی چرا اینقدر کیوتی؟
Sm: لینو اگر یکی ببینه که ما-
لینو حرفشو قطع کرد
Lk: شششش، هیچکس نمیاد
لینو شروع به بوسیدن سونگمین کرد
ویو پذیرایی:
چان که نگران شده بود به جونگین نگاه کرد و گفت
Bc: قشنگم میری ببینی چرا نیومدن
جونگین سری تکون داد و رفت سمت اتاق سونگمین و فلیکس و بدون در زدن..در رو باز کرد ولی با دیدن سونگمین و لینو در حال بوسیدن سرجاش خشکش زد
چان که از دور حال جونگین و دید اومد سمت جونگین و به چیزی که جونگین داشت نگاه میکرد نگاه کرد
Bc: شما دوتا قرمساق خجالت نمیکشین جلو مکنه!؟
لینو و سونگمین که انگار بهشون برق وصل کردن با صدای بلند چان پریدن که لینو گفت
Lk: چرا خجالت بکشم وقتی خودت دوست پسرشی
Bc: *صدای قار قار کلاغ* منطقی بود ادامه بدید ولی بعدش بگید از کی باهمید
Sm: یه سال قبل از اینکه لینو کارآموز شه
Bc: چجوری؟
Lk: تا حالا برات سوال نشده بود چجوری من و سونگمین اولین نفرایی بودیم تو گروه که همو دیدیم؟
چان با قیافه اینکه متوجه شده بود با جونگین صحنه رو ترک کرد
منتظر اون سه تا پنج پارتی باشین!
لینو زود تر از همه بیدار شد و از تخت دو طبقه پایین اومد، هان هنوز خواب بود، مثل بقیه، وقتی از اتاق رفت بیرون تعجب کرد که سونگمین بیدار نشده، چون سونگمین زود تر از همه بیدار میشد، پس تصمیم گرفت صبحونه رو درست کنه و بعدش به سونگمین سر بزنه
بعد اینکه پنکیک هارو آماده کرد دونه دونه اعضا رو بیدار کرد و چون فلیکس تو تخت هیون خوابش برده بود معنیش این بود سونگمین تنهاست...وارد اتاق خوابه سونگمین و فلیکس شد که متوجه شد سونگمین رفته حموم پس در رو کیپ کرد(دوستان لای در باز بود) بعد از چند دقیقه سونگمین اومد بیرون
Sm: هیونگ چرا اینجایی؟
Lk: صبحونه آمادست
Sm: باشه الان میام
سونگمین لباساش رو از تو کشوش دراورد که لینو پرتش کرد رو تخت (نکته: تخت دو طبقست و اینا طبقه ی اولشن)
Lk: الان باید هات باشی پاپی ولی چرا اینقدر کیوتی؟
Sm: لینو اگر یکی ببینه که ما-
لینو حرفشو قطع کرد
Lk: شششش، هیچکس نمیاد
لینو شروع به بوسیدن سونگمین کرد
ویو پذیرایی:
چان که نگران شده بود به جونگین نگاه کرد و گفت
Bc: قشنگم میری ببینی چرا نیومدن
جونگین سری تکون داد و رفت سمت اتاق سونگمین و فلیکس و بدون در زدن..در رو باز کرد ولی با دیدن سونگمین و لینو در حال بوسیدن سرجاش خشکش زد
چان که از دور حال جونگین و دید اومد سمت جونگین و به چیزی که جونگین داشت نگاه میکرد نگاه کرد
Bc: شما دوتا قرمساق خجالت نمیکشین جلو مکنه!؟
لینو و سونگمین که انگار بهشون برق وصل کردن با صدای بلند چان پریدن که لینو گفت
Lk: چرا خجالت بکشم وقتی خودت دوست پسرشی
Bc: *صدای قار قار کلاغ* منطقی بود ادامه بدید ولی بعدش بگید از کی باهمید
Sm: یه سال قبل از اینکه لینو کارآموز شه
Bc: چجوری؟
Lk: تا حالا برات سوال نشده بود چجوری من و سونگمین اولین نفرایی بودیم تو گروه که همو دیدیم؟
چان با قیافه اینکه متوجه شده بود با جونگین صحنه رو ترک کرد
منتظر اون سه تا پنج پارتی باشین!
- ۸.۴k
- ۰۸ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط